مشکنانیها

ساخت وبلاگ
حیفم آمد حیفم آمد ننویسم که چه حالی دارم در فراق تو عجب فکر و خیالی دارم گوشه ای خلوت و تنها به دلم جا کردی از برای تو گلم عشق حلالی دارم قفسم تنگ شده گرچه به حسرت امّا به هوای سر کویت پر و بالی دارم خجلم گر که بگویم شده ام درمانده مانده ام بر در لطف تو سؤالی  دارم گرچه دلتنگم و امید به قلبم خفته از تمنا پُرم و کاسه ی خالی دارم مُشکنانی چه کند تا که ببیند رُخ تو نکند از درت امید محالی دارم شعر:اصغراسلامی مُشکنانی با تشکر از دوست واستاد ارجمندم آقای محمد خاکسار (آذرخش) moshkenaniha@ مُشکنان 85کیلومتری اصفهان *نائین + نوشته شده در  چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۶ساعت 22:0&nbsp توسط اصغراسلامی مشکنانی  |  مشکنانیها...
ما را در سایت مشکنانیها دنبال می کنید

برچسب : آمدشعراصغراسلامی,مشکنانی, نویسنده : moshkenanihaa بازدید : 143 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 15:43